به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)، در آخرین روز هفته گذشته، صرافیهای منتخب قیمت دلار را کاهش دادند و تقاضای سکه نیز در بازار پایین آمد. در نتیجه این تحولات، شاخص بازار ارز با کاهش یک تومانی به قیمت ۴ هزار و ۴۹۷ تومان رسید و سکه تمام بهار آزادی با کاهش ۲ هزار تومانی روی عدد یک میلیون و ۵۸۸ هزار تومان ایستاد.با وجود افت دو دارایی باارزش در روز آخر، دلار و سکه در هفته گذشته روند افزایشی را تجربه کردند. سکه در هفتهای که گذشت رشد ۲/ ۲ درصدی را به ثبت رساند که بسیار کمتر از افزایش ۴/ ۴ درصدی ۲ هفته قبل بود. به گفته فعالان، بازار سکه در ۲ هفته گذشته جدا از متغیرهای جهانی، تحتتاثیر نزدیک شدن به روز مادر قرار داشت؛ چراکه معاملهگران اعتقاد داشتند در آستانه این روز تقاضا برای خرید سکه بالا میرود؛ در نتیجه با خریدهای خود قیمت را بالا آوردند و در ادامه با ورود تقاضای مصرفی مربوط به روز مادر قیمت بیش از پیش افزایش یافت؛ هر چند که به حد ۲ هفته پیش نرسید.در آن سو، در بازار دلار، قیمت این ارز دو هفته متوالی در فاز نزولی قرار داشت؛ با این حال در هفته گذشته به آرامی تغییر مسیر داد و با ۳ رشد پیاپی در نهایت توانست رشد هفتگی ۷/ ۰ درصدی را به ثبت برساند. به گفته فعالان، تغییر روند دلار حکایت از چرخش سیاستهای ارزی در بازار داشت. بهنظر میرسد، بازارساز در هفته گذشته ریسکهای افت شدید دلار را بیشتر در نظر گرفت و سعی کرد با رشد ملایم قیمت، بازار را آرامتر کند. با این حال، اختلاف قیمت صرافیهای منتخب با بازارهای مرزی موجب میشد که هم چنان صفهای ارزی شلوغ باشند.
۶ شرط دریافت دلار
روز پنجشنبه اتفاق جدیدی در بازار ارز رخ داد و تعدادی از صرافیها اعلامیهای را درج کردند که فروش دلار را محدود به مسافران خارج از کشور میکرد. براساس این متن، فروش ارز تنها به افرادی تعلق میگرفت که ۶ شرط را احراز کرده باشند: داشتن کارت ملی، پاسپورت، ویزا، بلیت و عوارض خروج از کشور ۵ شرط ابتدایی بودند که به همراه کپی این مدارک برای دریافت ارز لازم بود.به نوشته دنیای اقتصاد،ششمین شرط ذکر شده برای دریافت دلار این بود که تنها ۳ روز قبل سفر به مسافران تعلق میگرفت؛ سه دسته نیز از دریافت ارز دولتی منع شده بودند: اول کسانی که زیر ۱۸ سال داشته باشند؛ دوم کسانی که از طریق زمینی سفر میکنند؛ سوم، کسانی که به کشورهایی میروند که نیاز به ویزا ندارند؛ با این حال، اخبار رسیده حاکی از آن است که بخشی از صرافیها در روز پنج شنبه همچنان به افراد عادی دلار را عرضه میکردند.بهعنوان مثال، یکی از متقاضیان عنوان کرد که در آخرین روز هفته از یکی از صرافیهای منطقه فاطمی تنها با استفاده از کارت ملی هزار دلار دریافت کرده است. باید دید روز شنبه تمام صرافیها فروش دلار را منوط به شرطهای یاد شده خواهند کرد یا عرضه ارز به شکل گذشته ادامه پیدا خواهد کرد؟
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،مجید رضا حریری ادامه داد: موضوع اصلی این است که چرا افراد برای تهیه ارز خرد به جای بانکها به صرافیها مراجعه میکنند؟ هدایت خرید و فروش ارز مردم بسوی بانکها این حسن را دارد که کنترل پذیراست و سازوکار مشخصی دارد، در حالیکه صرافی ها سازوکار مشخص ندارند و براساس نفع شخصی معامله میکنند بطوری که در تابلو، قیمت دلاررا 4500 تومان میزنند ولی در صورت مراجعه 4800 تومان به مردم میفروشند.وی در مورد سیگنال بازار گفت : ازطریق عملکرد نیروهای عرضه و تقاضا میتوان دریافت که در حال حاضر تقاضا بالاتر از عرضه است و در بازار عدم تعادل وجود دارد. در مورد این عدم تعادل، بانک مرکزی باید آمار درآمدهای ارزی را بصورت شفاف ارایه دهد تا تحلیل درستی داشته باشیم.وی افزود: با حساب سر انگشتی میتوان دریافت ما 120 میلیارد دلار مازاد ارزی داریم. مسله مهم این است که از این رقم چه میزان در کنترل و چه میزان خارج از کنترل بانک مرکزی است و احتمالا در کشورهایی است که که امکان دسترسی حوالهای و نقدی وجود ندارد، بطوری که درطی 5 یا 6 ماه اخیر چندین بار در این زمینه سیاست گذاری شده است.وی ادامه داد: محدود کردن ثبت سفارش با ارز متقاضی به سیستم بانکی، ثبت سفارش از طریق سیستم بانکی چهار کشور چین، کره، ترکیه و هند که بخشنامه معاون اول رییس جمهور است، نشان می دهد ما در این کشورها مازادهایی داریم که که قابل انتقال نیست.وی اظهار داشت: با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا این تحولات تقریبا قابل پیش بینی بود واین احتمال میرفت که ما درگردشهای مالی تحت فشار خواهیم بود و باید به دنبال پیاده کردن سناریوهای جایگزین و در دست مطالعه باشیم.وی با انتقاد از کاهش سود بانکی گفت: وقتی نرخ ارز را کاهش می دادیم باید تبعات سرازیر شدن نقدینگی به بازارهایی مانند طلا و ارز را پیش بینی میکردیم که نشان دهنده خلاء چشم انداز در سیاستهای اقتصادی است. همانطور که دیدیم اقداماتی مانند پیش فروش سکه نتوانست بر روند بازار تاثیرگذار باشد و تبعات افزایش نرخ ارز بر زندگی آحاد مردم را کاهش دهد.نایب رییس اتاق بازرگانی ایران وچین ضمن موافقت با اخذ مالیات از سفته بازان گفت: به باور بنده مالیاتستانی نه تنها از ارز، بلکه تمامی تراکنشهای بانکی باید صورت پذیرد همانطور که در اقتصادهای پیشرفته و به سامان رایج است.وی گفت: دولت باید به حسابهای آحاد مردم دسترسی داشته و آن را رصد کند. دولت تقریبا در مورد حسابهای مربوط به فعالیتهای اقتصادی و تجاری اطلاعات لازم جهت اخذ مالیات را دارد، اما در مورد حسابهای شخصی که گردش مالی سالانه آنها غیرطبیعی است از جمله بسیاری از سوداگران بازار ارز، باید اهتمام مضاعفی به خرج دهد تا اطلاعات لازم در اختیار مراجع مالیاتی قرار بگیرد.وی ادامه داد: طبیعی است کسی که ارز مسافرتی تقریبا پنج- شش هزار دلاری نیاز دارد ترسی از رصد حساب خود ندارد، اما کسی که میلیاردها دلار ارز کشور را در جهت نفع شخصی برای خرید مسکن و آپارتمان انتقال میدهد و از چرخه اقتصادی خارج میکند باید پاسخگو باشد. عملی که به مراتب زیان بارتر از قاچاق است که حداقل کالایی را وارد کشور میکند.این کارشناس بازرگانی خواستار سیاست زدایی از رویکردهای اقتصادی شد و گفت: واقعیت این است که اتفاقات اقتصادی ما با وجود داشتن شکل اقتصادی، ریشه و منشا سیاسی دارند. با وجود اینکه از صدر تا ذیل مسئولین کشور از مشکلات اقتصادی کشور آگاه هستند و حل مشکلات اقتصادی آحاد مردم را در اولویت میدانند اما اهتمام لازم در راستای زدودن آنها صورت نمی گیرد.به نوشته ایلنا،وی گفت: با وجود رویکرد سیاسی به اقتصاد کشور، اقتصاد فی نفسه ضعیف ما تبدیل به نقطه ضعف کشور شده که می تواند در بلند مدت کشور را با مشکلات جدی روبه رو کند.این رویکرد باعث گسترش فساد در اقتصاد و عدم شفافیت جهت فعالیت اقتصادی سالم شده است.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)، اگرچه بانک مرکزی با اجرایی کرده بسته سیاستی اخیر که شامل فروش اوراق سپرده ریالی،ارزی و پیش فروش سکه به قصد آرام کردن بازار سبب توقف افزایش قیمت ها شد،با این حال به گفته اقتصاددانان این بسته سیاستی نمی تواند بلند مدت بازار را کنترل کند. به نوشته خبرآنلاین،مجید شاکری کارشناس اقتصادی در این رابطه می گوید:« طرح فروش اوراق سپرده ریالی در مجموع طرح قابل دفاعی بود، اما نه به این دلیل که سپرده جدید را جذب کرد، بلکه به این دلیل که بخشی از سپرده هایی که راضی شده بودند با نرخ 15 درصد در بانک بمانند.یعنی عملا جابجا شدند و درجای خود ماندند. با وجودی که اعلام شد،نرخ سود 20 درصد است،به نظر می رسد این روند ادامه یابد وبرخی بانکها این رویه را ادامه دهند.از طرفی با توجه به اینکه به نظر می رسد اوراق بدهی هم همین نرخ است،انتظار این است که این نرخ باقی بماند. »
* تحولات بازار ارز در ماههای اخیر شرایط را برای اقتصاد ایران سخت کرده و از سویی نااطمینانی نسبت به سال آینده و شرایط پیش رو بعد از تحولات نرخ ارز پدید آمده است.اگر بخواهیم ریشه اتفاقات پیش رو را بررسی کنیم،به نظر شما بحران ارزی اخیر از کجا نشات می گیرد؟
درباره بازار ارز و اینکه چه اتفاقی افتاد که دچار یک تنش در بازار شدیم-البته خوشبختانه هنوز به جهش نرسیده-باید ریشه های آن مورد بررسی قرار بگیرد.اولا باید بررسی شود که ما مفهومی به نام نقشه ارزی داریم.نقشه ارزی یعنی در کجا ارز را ایجاد می آوریم و کجا مصرف می کنیم.وقتی محل ایجاد و مصرف با هم همپوشانی نداشته باشند،سوالی که باید توسط نظام ارزی پاسخ داده شود،این است که چگونه این ارز را می توان منتقل کرد؟بعد از برجام یک نظام کارگزاری ایجاد شد که من اصطلاحا برای آن نظام کارگزاری ناقص را می پسندم.نظام کارگزاری ناقص یعنی علی رقم اینکه اجازه کار کردن با بانکهای خارجی داده شده بود، اما این هشدار جدی از طرف اوفک به این اجازه الصاق شده بود که نباید نتایج و منافع تراکنش مالی به نهادهای لیست تحریمی ایران برسد.چنانچه در پی نوشت 16 پیوست دوم برجام هم این موضوع به صراحت ذکر شده است.شاید تصور تیم مذاکره کننده در آن روزها این بود که این موارد را کنار می گذاریم و با الباقی کار می کنیم، اما آنچه به آن توجه نشده بود، این بود که ادبیات پولشویی و شناسایی ذی نفعان تراکنش در سال 2013 عوض شده بود و تاقبل از آن تاکید بر انجام برخی قواعد بود، اما در تغییرات جدید وقتی می گویند ذی نفع نهایی حتی نباید از این لیست باشد،بدان معناست که تا آخرین مرحله را شامل خواهد شد.این موضع حتی به لحاظ فنی هم مساله ساز شد.این موضوع ریسک عظیمی را هم ایجاد کرد.در نتیجه بانکهای بزرگ اصلا با ایران کار نکردند و بانکهای کوچک با نگرانی هایی با ایران کار می کنند و در واقع اوفک بار را به دوش آنها انداخته است.البته یکسری منافع و تبعاتی هم دارد،مثل اینکه در تخصیص منابع و بخش مهمی از آنچه وارد می شود،باید کالای مصرفی باشد که این موضوع خود بحث مفصلی است که در جای خود قابل بررسی است.ابر باران زای نقدینگی اماده بارش بود و بر سر شکننده ترین بازار یعنی بازار ارزفرود آمد. البته شکنندگی که در بازار ارز ایجاد شده وسبب شده که کاندیدای اول بازار ارز باشد. طرح افزایش نرخ سود باعث شد آن بخش از سپرده که پذیرفته بود با نرخ ١٥ در بانک بماند و داشت متقاعد می شد به جاری تبدیل شود و در بازار ارز بچرخد با نرخ ٢٠ در قالب سپرده یک ساله باقی ماند.این نظام بانکی بعد از برجام به گواهی آمارهای رسمی بانک مرکزی از حدود 44 میلیارد دلار در 11 ماهه امسال ،حدود 27 میلیارد دلار در سیستم صرافی باقی گذاشت و الباقی یعنی 16 میلیارد دلار با سیستم بانکی انتقال یافت.پس بخش اصلی مشکل صرافی بودند.در صرافی مشکل اصلی ما این است که در بال های مختلف تولید و به محل های مصرف که دوبی است باید برسانیم.از زمستان سال 95 آمریکایی ها در عملیاتی تحت عنوان ضربات هماهنگ پولی نام گذاری کردند، به ایران دراین نقشه ارزی به خصوص در بخش صرافی حمله کردند.از زمستان 95 ابتدا به چین،بعد ترکیه فشار آوردند،اما محل اصلی مصرف همچنان دوبی بود.پس از آن فرآیندی به نام مالیات بر ارزش افزوده از 2016 کم کم ایجاد شد و از سه ماهه 2017 هم ثبت نام آن آغاز شد که این موضوع هم مشکل ایجاد کرد. در واقع بخش بزرگی از این طرح به تحریم ثانویه دلار برمی گشت. بخش دیگری هم مربوط به قواعد جدید و به بهانه مبارزه با پولشویی که از جانب ابوظبی و دوبی تحمیل شده است،برمیگردد.در دبی بخش مهمی از عملیات انتقال بوسیله شرکتهایی انجام می شد که لزوما صرافی نبودند.به تدریج برای ایجاد صرافی در دوبی قانونی اعمال شد که حداقل سرمایه باید 20 میلیون درهم باشد و لذا صرافی های کوچک عملا حذف شدند. موضوع دوم این بود وقتی صراف ( با جواز صرافی)مالیات می دهد، ٥ درصد از کارمزد مالیات اوست ولی وقتی جواز صرافی ندارد ٥ درصد ازکل عملیات را باید بدهد،در نتیجه این معامله هم غیراقتصادی شد. اگرچه این موضوع شاید خیلی مهم نباشد، اما باز هم غیراقتصادی است.اتفاقی که افتاد، این بود که هر سه ماه یکبار باید از سوی صرافی اظهارنامه ای ارایه شود.در نتیجه حجم فاکتورسازی برای کسی که جواز صرافی نداشت،کار سنگینی شد.در نتیجه این موضوع موجب نگرانی در بازار دوبی شد. البته هنوز سررسید سه ماه نرسیده است، اما نگرانی که ایجاد کرده،جدی است.طی یکسال گذشته بخش اصلی نقشه ارزی ایران مورد هجوم زیادی قرار گرفته است و در تمام این مدت ما امکان مقابله با موضوع با روش های مختلف نداشتیم و لازم بود که برنامه منسجیم ازسوی تیم اقتصادی دولت و آقای سیف انجام می شد،که این کار صورت نگرفت.در واقع بانک مرکزی ترجیح داد که بگوید مسایل بازار ارز فصلی است،اما امروز که در کف مصرف حواله هستیم همچنان تنش داریم چه برسد به ماههای پیش رو با تقاضای بیشتر.
* آیا تغییر هاب ارزی می تواند در کوتاه مدت و بلند مدت کارگشا باشد؟
اتفاقی که در این میان افتاد،فعال شدن کانون هایی مثل سلیمانیه و هرات بود.البته این کانون ها قبلا هم بودند، ولی سایز آنها چندان بزرگ نبود. بخشی از تقاضای دوبی که به مشکل برخورد، از طریق این بازارها در حال انجام است،اما اینکه این بازارها چقدر بتوانند کارکرد داشته باشند و سایز بگیرند،معلوم نیست.بخشی از تامین وجوه در این بازارها فیزیکی است و به این دلیل تقاضای اسکناس هم بالا رفته است.این ها واقعیات بازار ارز است که نباید نادیده گرفت.اینکه آمریکا دشمنی کرده، میتوان گفت که ما وقت داشتیم می توانستیم واکنش نشان دهیم برای آن هزینه ایجاد کنیم،یا بازار جدید ارزی درست کنیم در واقع ما وقت کافی داشتیم اما اینکه بعد از یکسال جلوی دوربین بایستیم و بگوییم آمریکا مانع شده،قابل توجیه از سوی مقامات فنی بانک مرکزی نیست.
* شما در نوشته هایتان اشاره کرده اید که افزایش نرخ سود بانکی مسکن است و نمی تواند راهکار بلند مدت برای حل مشکلات پیش روی باشد،در شرایط کنونی چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟
در این مدت به طرز غیرعادی نقدینگی ما افزایش یافته است.این خیلی رقم بالایی است و این موضوع نگران کننده ای است.موضوع دیگر برنامه کاهش نرخ بهره از شهریور ماه سبب شد که برای ورود سرمایه گذارانی که سود سپرده 23 درصد می گرفتند،خیلی جذاب نبود.بعد از کاهش نرخ بهره به ١٥ درصد عملا سپرده برای بخش مهمی از نقدینگی ایجاد شده بعد از شهریور جذاب نبود. ابر باران زای نقدینگی اماده بارش بود و بر سر شکننده ترین بازار یعنی بازار ارزفرود آمد. البته شکنندگی که در بازار ارز ایجاد شده وسبب شده که کاندیدای اول بازار ارز باشد. طرح افزایش نرخ سود باعث شد آن بخش از سپرده که پذیرفته بود با نرخ ١٥ در بانک بماند و داشت متقاعد می شد به جاری تبدیل شود و در بازار ارز بچرخد با نرخ ٢٠ در قالب سپرده یک ساله باقی ماند.
*آیا می توانیم نقشه ارزی را بهبود ببخشیم؟
بله؛حتما جغرافیا و تاریخ و موارد بسیاری در سیاست خارجی می تواند کمک های بسیاری به ما بکند و قطعا جزییات به مسوولان محترم منتقل شده است، اما مساله ای که وجود دارد این است که با دست فرمان بانک مرکزی حل مشکل کمی سخت است.بانک مرکزی تلاش می کند که از طریق بازار نقد بازار حواله را کنترل کند، در حالی که بازار نقد در مقابل بازار حواله خیلی کوچک است و امروز که تقاضا برای بازار حواله در کف قرار دارد- به این دلیل که ما الان در ماه اسفند هستیم-شاید این راه حل جواب بدهد؛ یعنی با کنترل و جلوگیری از جهش در تهران نظام انتظارت در دوبی را رهبری کرد.من نمی گویم نشدنی است، اما سخت و دوم هزینه بر است و سوم اینکه مشخص نیست تا چه زمانی این سیاست جواب بدهد.
*به نظر شما بسته سیاستی بانک مرکزی می تواند التهاب بازار ارز را کم کند؟
طرح فروش اوراق سپرده ریالی در مجموع طرح قابل دفاعی بود، اما نه به این دلیل که سپرده جدید را جذب کرد، بلکه به این دلیل که بخشی از سپرده هایی که راضی شده بودند با نرخ 15 درصد در بانک بمانند.یعنی عملا جابجا شدند و درجای خود ماندند. با وجودی که اعلام شد،نرخ سود 20 درصد است،به نظر می رسد این روند ادامه یابد وبرخی بانکها این رویه را ادامه دهند.از طرفی با توجه به اینکه به نظر می رسد اوراق بدهی هم همین نرخ است،انتظار این است که این نرخ باقی بماند.اتفاقی که افتاده این است که اگر نظام ارزی ولو به صورت کوچک جابجا شود، با توجه به اینکه برنامه ای هم وجود دارد اما اجرایی نمی شود،می توان با هزینه کمتر در شرایط کنونی این جابجایی را انجام داد.یعنی ما یک برنامه کوتاه مدت و بلند مدت نیاز داریم که بازار حواله به شرایط عادی خود برگردد و از سویی فرصت اول سال نو چینی را هم پشت سر گذاشته ایم و فرصت خوبی در پیش داریم که می توان به شرط خاص و همت و تغییر پارادایم از آن استفاده کرد. با این نوع نگاه نه تنها می توان تنش را کنترل کرده بلکه می توان مانع جهش شد.
* به نظرشما چه کسانی نوسان اخیر بازار را رقم زده اند و آیا برخوردهای امنیتی و پلیسی در بازار می تواند بلندمدت ادامه داشته باشد؟
برخوردهای امنیتی در بازار از دو لحاظ می تواند مفید باشد؛اول اینکه بخشی از معاملات لفظی در غیاب نماینده بانک مرکزی حذف می شود و از طرفی بخشی از هات مانی(پول داغ) که به صورت حرفه ای در بازار کار می کند که عدد 25 هزار میلیارد تومان هم هست،برای مدتی فریز می شود.اما همه این اتفاقات به صورت کوتاه مدت کار می کند و ثانیا بدون اثر بنیادی کار نمی کنند.حتی برنامه دستگیری دلال ها همراه با تزریق درهم در بازار اتفاق افتاد و تزریق درهم با توجه به مشکل بازار دوبی و این حقیقت که درهم دلار را بالا می برد نه دلار درهم را، برنامه بنیادی قابل توجهی بود.از سویی، همزمان با دستگیری دلال ها کسانی فکر کردند که ممکن است کاهش قیمت صرفا بدلیل دستگیری دلال ها باشد که این صحیح نیست.بانک مرکزی تلاش می کند که از طریق بازار نقد بازار حواله را کنترل کند، در حالی که بازار نقد در مقابل بازار حواله خیلی کوچک است و امروز که تقاضا برای بازار حواله در کف قرار دارد- به این دلیل که ما الان در ماه اسفند هستیم-شاید این راه حل جواب بدهد؛ یعنی با کنترل و جلوگیری از جهش در تهران نظام انتظارت در دوبی را رهبری کرد
* برخی کارشناسان پیش بینی کرده اند که تورم ناشی از افزایش قیمت ارز سال آینده نرخ تورم را دو رقمی و دستاورد دولت یازدهم در تورم تک رقمی را از بین می برد،نظر شما چیست؟
من فکر می کنم افزایش نرخ ارز اثرات تورمی خیلی زیادی را از همین حالا خواهد داشت، به خصوص که که بخش مهمی از این تورم بر مواد غذایی و کالاهای مصرفی تحمیل می شود که تورم احساس شده توسط دهک های پایین را بالا ببرد . این مشکل جدی است.اینکه جهشی به معنی واقعی کلمه داشته باشیم، اگر تغییرنظام ارزی توع نگاه و نقشه ارزی بدهیم و از این روش عجیب شناور مدیریت شده فاصله بگیریم . برنامه بزرگتر و جامع تر داشته باشیم، قطعا می توانیم جلوی جهش ها را بگیریم ،اما اگر این روند ادامه یابد با توجه به ضعف مسایلی که یاد شد،می تواند نگرانی ها را زیاد کند.اینکه کارشناسانی گفته اند که مشکل بازار ارز، اسکناس است،این حرف غلطی است و هیچ مبناهای برای این موضوع نیست.کنترل تقاضای حواله با اسکناس کار سختی است و بیشتر سیگنال به بازار است.امیدواریم بانک مرکزی با تغییر نوع نگاه و نوع رفتارش از خود نام نیک و ارزشمند به جا بگذارد.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،به نقل از رویترز، در حالی که کند شدن رشد دستمزدها در آمریکا حکایت از افزایش تدریجی رشد تورم در سال جاری دارد، کاهش ارزش دلار در برابر اکثر ارزها موجب شد تا قیمت طلا روز جمعه افزایش یابد.گزارش بازار کار آمریکا حاکی است در ماه فوریه تعداد رشد فرصت های شغلی به بیشترین میزان در بیش از یک سال و نیم گذشته رسیده است. هرچند این آمارها احتمال افزایش نرخ بهره را افزایش داده، اما کند شدن رشد دستمزدها حکایت از آن دارد که نرخ تورم تنها به صورت تدریجی افزایش خواهد یافت.شاخص دلار آمریکا در برابر سبد ارزهای معتبر جهانی اندکی کاهش داشت و موجب شد تا طلا برای دارندگان ارزهای غیردلاری ارزان شود.بر اساس این گزارش، قیمت هر اونس طلا در پایان معاملات دیروز با 0.15 درصد افزایش به 1323 دلار و 93 سنت رسید. قیمت طلای آمریکا نیز در پایان معاملات دیروز 0.17 درصد رشد داشت و به 1324 دلار رسید.استیون ریکچیوتو، تحلیلگر بازار طلا گفت: «آمارهای قوی از بازار کار آمریکا نشان می دهد که فدرال رزرو احتمالا اقدامات بیشتری برای افزایش نرخ بهره انجام خواهد داد. من فکر می کنم آنها قطعا حداقل 3 نوبت افزایش نرخ بهره خواهند داشت.»طلا به شدت نسبت به افزایش نرخ بهره حساس است. زیرا افزایش نرخ بهره در آمریکا موجب کاهش جذابیت سرمایه گذاری در بازار طلا می شود.به نوشته تسنیم،اما کند شدن رشد دستمزدها ممکن است انتظار 4 نوبت افزایش نرخ بهره در آمریکا در سال جاری میلادی را تضعیف نماید. این خوش بینی وجود دارد که کاهش شکاف بین عرضه و تقاضا در بازار کار آمریکا منجر به رشد سریعتر دستمزدها و رسیدن نرخ تورم به رقم هدف گذاری شده 2 درصد خواهد شد.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،تحلیلگران کامرز بانک آلمان تاکید کردند که قیمت جهانی طلا طی ماه های آینده نیز به شدت تحت تاثیر نوسانات ارزش دلار آمریکا قرار خواهد داشت.بر اساس این گزارش کامرز بانک اعلام کرده است که قیمت هر اونس طلا تا پایان امسال به بیش از 1350 دلار خواهد رسید ولی میانگین قیمت طلا امسال به 1325 دلار می رسد.این بانک آلمانی هشدار داده است که مهمترین عامل موثر بر قیمت و تقاضای طلا در ماه های آینده نوسانات ارزش دلار خواهد بود.تحلیلگران کامرز بانک معتقدند که افزایش کسری بودجه و بدهی آمریکا از یک سو می تواند فشار زیادی را بر ارزش دلار وارد کند ولی از سوی دیگر گمانه زنی های مربوط به افزایش نرخ بهره فدرال رزرو طی ماه های آینده عامل مثبتی برای ارزش دلار خواهد بود.این تحلیل نشان می دهد که قیمت جهانی هر اونس طلا از ابتدای امسال تاکنون بین 1070 تا 1100 یورو در نوسان بوده است.به نوشته طلا،کامرز بانک هشدار داده است که کسری بودجه دولت آمریکا امسال به 800 میلیارد دلار و سال 2020 میلادی نیز به بیش از 1200 میلیارد دلار خواهد رسید.این بانک مشهور آلمانی پیش بینی کرده است که تقاضای مکان امن سرمایه گذاری برای طلا نیز طی ماه های آینده افزایش خواهد یافت.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،فاصله میدان فردوسی تا چهارراه استانبول را سالهاست که رهگذاران با رنگ و بوی چرم و دلار میشناسند، عادت کردهاند سنگ فرشهای این خیابان را با نمای صرافی و چرم فروشی و صدای دلالان دلار و اسکناس فروشها طی کرده و تا صفهایی که معمولا جلوی سفارتهای چند کشور در چهار راه استانبول قرار دارد حرکت کنند. اما اکنون دلار روال این محل را به هم ریخته و عابران به سختی میتوانند مسیر طی کنند.این روزها از دور میدان فردوسی گرفته تا داخل این خیابان ظاهر قابل تامل و کم نظیری طی حداقل پنج سال گذشته مشاهده میشود. صف های طویل به کنار، نامنظم و پر سر و صدا که کاملا فضا را بهم ریخته و گاها در بین آنها دعوا و جنجال وجود دارد، در بینشان از زن و مرد گرفته تا افراد کم سن و سال و مسن دیده میشود و از اوایل روز تا عصر جمع میشوند، افراد حاضر سر دریافت شماره بحث و جدل میکنند و حتی گریبانگیر یکدیگر میشوند. عجیب است و غیر قابل باور، اما دعوا و انتظار بر سر ارز پرحاشیه آمریکایی در ایران است؛ "دلار". جریان بازار ارز در نیمه دوم امسال را میتوان از گزیدههای سال ۱۳۹۶ و حتی چند سال اخیر دانست. جایی که رشد قیمت و نوسانی که معمولا در این بازه زمانی و به دلایل خاص خود هر ساله رخ می دهد، زودتر از موعد شروع شد و آنقدر پیش رفت و فضای جذابی را برای مخاطبان بازر ایجاد کرد که تقاضای بالا برای خرید و سودآوری، نرخ را تا رکورد ۵۰۰۰ تومانی هم پیش برد.
گرچه در مدت حداقل پنج ماهه نوسان تند بازار ارز، بارها وعده تعدیل داده شد ولی در عمل اتفاقی نیفتاد و نشان از سیاستی که کنترل کننده بازار باشد نداشت تا این که در نهایت بانک مرکزی در اواخر بهمن ماه به این نتیجه رسید که بسته سیاستی کنترل بازار ارز را اجرایی کند. از انتشار اوراقی که نرخ سود پنج درصدی بالاتر از سود بانکی داشت و البته بانکها را متضرر کرد تا پیش فروش سکه که بتواند بخشی از نقدینگی بازار را جمع کرده و مردم را از بازار ارز روی گردان کند.با اینکه از شروع اجرای بسته، التهاب بازار کم شد و قیمتها به سرعت گذشته رو به رشد نرفت و بانک مرکزی از کنترل شدن بازار ارز درنتیجه این اقدام خود خبر داد ولی ماجرا روی دیگری هم داشت که به وضوح خود را در میدان فردوسی نشان داد. حدود ۲۰ روزی است که روال خرید و فروش دلار در بازار تغییر کرده است. تا پیش از این صرافان ارزی که به طور روزانه و تا ۱۰۰ هزار دلار از صرافی بانکها دریافت میکردند را با اختلاف حدود ۱۵ تا ۲۰ تومانی در هر دلار بفروش میرسانند و البته در کنار آن دلار در اختیار خود را هم عرضه میکردند که هم قیمت بود. همچنین مسافران میتوانستند با در دست داشتن ویزا و کارت ملی حدود ۵۰۰۰ دلار برای هر فصل و یا یکبار در سال از صرافی بانکها دریافت کنند.اما اکنون اینگونه نیست، صرافیها ملزم هستند دلار بانکی را با نرخی که حدود ۴۵۰۰ تومان تعیین شده بفروشند. جریان از این قرار است که تمامی صرافیها در این مدت دیگر از صرافی بانکها دلار تهیه نمیکنند و حاضر به ارائه آن نیستند و برخی در این باره اقدام می کنند. صرافیهای دیگر هم که دلار بانکی ندارند و دریافت و توزیع آن را با توجه به شرایط بازار به صرفه نمیدانند فقط دلار را با نرخ آزاد و آنهم نه در هر زمانی به فروش میرسانند که قیمتی بیش از ۴۸۰۰ تومان دارد. به نوشته ایسنا،در این بین فروش همان دلار بانکی با نرخ ۴۵۰۰ تومان پرحاشیه است. روزانه صفهای طولانی در مقابل صرافیهایی که این دلار را عرضه میکنند تشکیل میشود و نکته اینجاست که هر نفر فقط ۱۰۰۰ دلار میتواند بگیرد. شاید در ظاهر این گونه باشد که ۱۰۰۰ دلار که تعدادی نیست که ارزش ماندن چند ساعته کنار خیابان را داشته باشد ولی حساب سرانگشتی ساده نشان میدهد که چندان هم بد نیست. اگر یک نفر هر روز چند ساعت وقت صرف ماندن در این صف کند و ۱۰۰۰ دلار بگیرد در مجموع چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت میکند ولی میتواند همین دلار ۴۵۰۰ تومانی را حداقل ۴۸۰۰ تومان در بازار بفروشد که برای هر دلار اختلاف قیمتی ۳۰۰ تومانی ایجاد میکند. به عبارتی هر نفر در هر روز برای هر ۱۰۰۰ دلاری که میگیرد میتواند ۳۰۰ هزار تومان سود کند که این مبلغ برای خرید دلار در ۲۰ روز از یک ماه هم اتفاق افتد سودی حداقل شش میلیونی برای او رقم میزند، این سود برای افراد عادی سود کمی نیست.در سویی دیگر صف هایی میبینیم که قشر مسافر جلوی آن ایستادهاند. قبلا مسافران باید از صرافی بانکها ارز خود را میگرفتند، اما اکنون مشاهده میشود که صف آنها مقابل صرافی های عادی است. تا ۵۰۰۰ دلار با نرخ بانکی و با ارائه ویزا میتوانند بگیرند ولی جالب اینجاست که گفتوگو با برخی افراد در صف از این حکایت داشت که ارز مسافران و ۵۰۰۰ هزار تایی ظاهر ماجراست و برخی بیش از این در چند روز هم می توانند بگیرند!اما گروه دیگر افرادی هستند که زمان و البته حوصله ماندن در صف های طویل را ندارند و از سویی دیگر حجم نیاز آنها بیش از این ۱۰۰۰ دلار است از این رو باید از ارز آزاد استفاده کنند. این افراد هم با مشکلات خاص خود مواجهاند. این روزها هر صرافی حاضر نیست دلار خود را به هر کسی به خصوص افراد غیر آشنا بفروشد و متقاضیان امکان تهیه بی درد سر ارز را ندارند چراکه نمی توانند در حجم بالا بفروشند و عنوان می کنند که حساب های آنها ردیابی شده و ممکن است مالیات تعلق بگیرد، هر چند که برای آن هم راه سادهای وجود دارد و کسی که حجم بالای دلار بخواهد میتواند با بردن چند کارت ملی و چند کارت بانکی آن را تهیه کند. با این حال شرایط برای همه یکسان نیست و متقاضیان عمده ناچارند به هر قیمتی حتی غیر متعارف تن داده و در بازار سیاه ارزی که راه افتاده است نیاز خود را تامین کنند.
به گزارش کیتکو نیوز، تازه ترین آمارهای واحد اطلاعات بازار جهانی اس اند پی نشان می دهد که پس از 4 سال که شرکت های معدنی بزرگ جهان تمایل چندانی برای سرمایه گذاری در بخش اکتشاف و استخراج نداشته اند، این شرکت ها طی ماه های اخیر سرمایه گذاری در این زمینه را افزایش داده و شرکت های تولید کننده طلا در صدر قرار دارند.به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از سایت طلا، بر اساس این گزارش سرمایه گذاری شرکت های معدنی در فلزات غیر آهنی سال گذشته به بیش از 8.4 میلیارد دلار رسیده است.این رقم نسبت به 7.3 میلیارد دلار در سال 2016 میلادی با رشد چشمگیر 15 درصدی روبرو شده است. سرمایه گذاری شرکت های معدنی در بخش اکتشاف به بالاترین سطح خود از 2013 رسیده است.این گزارش حاکی است که سرمایه گذاری در بخش اکتشاف طلا طی سال گذشته به 4 میلیارد دلار رسیده که نسبت به 2016 میلادی 22 درصد رشد نشان می دهد.آمریکا کانادا و استرالیا با جذب 5.55 میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش اکتشاف معادن بیشترین سهم را داشته اند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایبِنا، براساس اعلام بانک مرکزی نرخ هر دلار آمریکا برای امروز (پنج شنبه هفدهم اسفندماه) با ۲۵ ریال افزایش نسبت به روز گذشته ۳۷ هزار و ۴۴۰ ریال قیمت خورد. همچنین هر پوند انگلیس با ۸۲ ریال افزایش نسبت به روز چهارشنبه ۵۲ هزار و ۶۳ ریال و هر یورو نیز با ۴ ریال افزایش ۴۶ هزار و ۴۵۶ ریال ارزشگذاری شد.براین اساس هر فرانک سوئیس ۳۹ هزار و ۶۹۴ ریال، کرون سوئد ۴ هزار و ۵۵۳ ریال، کرون نروژ ۴ هزار و ۷۹۶ ریال، کرون دانمارک ۶ هزار و ۲۳۵ ریال، روپیه هند ۵۷۷ ریال، درهم امارات متحده عربی ۱۰ هزار و ۱۹۵ ریال، دینار کویت ۱۲۴ هزار و ۴۲۷ ریال، یکصد روپیه پاکستان ۳۳ هزار و ۷۲۷ ریال، یکصد ین ژاپن ۳۵ هزار و ۳۰۸ ریال، دلار هنگ کنگ ۴ هزار و ۷۷۹ ریال، ریال عمان ۹۷ هزار و ۳۶۸ ریال و دلار کانادا ۲۹ هزار و ۶۱ ریال قیمت خورد.همچنین نرخ راند آفریقای جنوبی ۳ هزار و ۱۶۲ ریال، لیر ترکیه ۹ هزار و ۸۳۷ ریال، روبل روسیه ۶۵۹ ریال، ریال قطر ۱۰ هزار و ۲۸۶ ریال، یکصد دینار عراق ۳ هزار و ۱۶۰ ریال، لیر سوریه ۷۳ ریال، دلار استرالیا ۲۹ هزار و ۳۳۳ ریال، ریال سعودی ۹ هزار و ۹۸۴ ریال، دینار بحرین ۹۹ هزار و ۵۷۰ ریال، دلار سنگاپور ۲۸ هزار و ۴۹۳ ریال، ده روپیه سریلانکا ۲ هزار و ۴۰۹ ریال و یکصد روپیه نپال ۳۵ هزار و ۸۴۶ ریال تعیین شد.نرخ یکصد درام ارمنستان ۷ هزار و ۷۸۸ ریال، دینار لیبی ۲۸ هزار و ۱۰۱ ریال، یوان چین ۵ هزار و ۹۲۰ ریال، یکصد بات تایلند ۱۱۹هزار و ۶۱۷ ریال، رینگیت مالزی ۹ هزار و ۵۸۵ ریال، یک هزار وون کره جنوبی ۳۵ هزار و ۳۲ ریال، یکصد تنگه قزاقستان ۱۱ هزار و ۶۷۱ ریال، افغانی افغانستان ۵۴۳ ریال، روبل جدید بلاروس ۱۹ هزار و ۱۵۰ ریال، منات آذربایجان ۲۲ هزار و ۲۳ ریال، سومونی تاجیکستان ۴ هزار و ۲۴۴ ریال و بولیوار جدید ونزوئلا ۳ هزار و ۷۴۹ ریال ارزشگذاری شد.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،تغییر ارز مرجع کشور از دلار به یورو هر چند در جهت تسهیل نقل و انتقالات و مقابله با طرحهای کاخ سفید در دستور قرار گرفته ولی همین مساله هم نتوانسته جذابیت دلار را برای مشتریانش در ایران از بین ببرد. این میان نباید تقاضای سال نو را هم نادیده گرفت و فراموش کرد به هر روی تقاضای فصلی در این بازه زمانی افزایش مییابد. با این وجود به نظر میرسد همچنان بازار ارز جذابیتهای خود را حفظ کرده است. در کنار این توضیحات سوال اساسی که میتوان پرسید این است که دلیل اصلی شکلگیری این صفهای طولانی چیست؟ یعنی تقاضای احتیاطی آنقدر بالا است که مردم را اول صبح پای صرافیها میکشاند؟ یا نه انتظارات از آینده باعث شده تا مردم به خیابانهای بیایند و هزینههای ناشی از نااطمینانی آینده را با خرید و فروش ارز کاهش دهند؟
برای جواب دادن به این سوالات و پیدا کردن دلایل اصلی لازم نیست خیلی خود را در عوامل خیالی و گاه واهی گم کنیم.قیمت امروز ارز ناشی از تعاملات بازیگران اقتصادی است که در پی کسب سود خود هستند یا از عایدی تغییرات ارز یا برای کاهش هزینههای ریسکهای ناشی از نااطمینانی که نسبت به آینده بازار و سیاستهای مورد انتظار دارند و اینکه دولت نتوانسته است سیاستهای درست را پیش بگیرد دلیل بر این نیست که این بازیگران را از پیگیری منافع خود منع کند.شرایط امروز بازار ارز بسیار طبیعی است زیرا شرایط اقتصاد ایران این وضعیت را رقم زده است. در کشورهایی که در آنها بانک مرکزی از نرخ ارز ثابتی حمایت میکند، ابزارهای دولت و بانک مرکزی برای دفاع از نرخ مورد نظر محدود است. ممکن است که منابع بانک مرکزی برای جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی به دلیل کسری مزمن تراز پرداختها از کفایت لازم برخوردار نبوده و دولت نیز جهت استقراض از خارج با محدودیت مواجه باشد. بنابراین بحران زمانی اتفاق میافتد که دولت و بانک مرکزی با افزایش تقاضای ارز مواجه شده ولی توانایی لازم برای پاسخگویی به این افزایش تقاضا را ندارد. در این شرایط و پیش از تخلیه ذخایر ارزی، سوداگران این کمبود منابع را پیشبینی کرده و با ورود خود به بازار ارز، ذخایر باقیمانده را از آن خود میکنند. به عقیده کارشناسان اقتصادی، بحران ارزی پیامد طبیعی رفتار عقلایی و حداکثرکننده سود سفتهبازان و سرمایهگذاران در بازار ارز و بهشدت متاثر از انتظارات آنان است، زیرا این گروه با تغییر در انتظارات خود ترکیب سبد دارایی خود را تغییر داده، یعنی اینکه سهم ارز داخلی را در سبد دارایی خود کاهش داده و ارز خارجی را جایگزین آن میکنند. این کار به این خاطر است که بازدهی انتظاری نگهداری ارزهای خارجی به دلیل پیشبینی افزایش قیمت ارز تثبیت شده افزایش یافته و سبب جذاب شدن نگهداری ارز میشود. دراین شرایط دولت و بانک مرکزی دیگر قادر به دفاع از نرخ ارز تثبیت شده نخواهند بود. در واقع دخالتهای نادرست دولت و نهاد سیاستگذاری در بازارها به ویژه بازار ارز، قیمتی را بر این بازار تحمیل کرده است و به جای اینکه نشاندهنده شرایط موجود اقتصاد ایران باشد، متاثر از نگرانی مسوولان نسبت به قیمت تعادلی است. در واقع نگرانی و کدورت از افزایش قیمتها در این بازار باعث شده که بانک مرکزی در جهت کاهش بیش از حد قیمت ارز، عرضه خود را به این بازار را افزایش دهد و درنتیجه باعث ورود سوداگران به بازار ارز شود.زمانی که سفته بازان متوجه این امر میشوند که قیمت موجود حاکم بر بازار ارز چیزی کمتر از میزانی است که منابع موجود بانک مرکزی و عرضه و تقاضای بازار میتوانند رقم بزنند، به بازار ورود کرده و با خرید ارز و انتظار افزایش قیمت آن در آینده از این آشفته بازار سودی کسب کنند. بنابراین طبیعی است که با ورود سفته بازار به بازار ارز و افزایش تقاضا در این بازار، شاهد افزایش قیمتها باشیم.اربیتراژ حاکم بر بازار و استفاده سفته بازان از این ابزار نیز آنقدر قیمتها را بالا و پایین خواهد کرد که حداکثر سود خود را از این اختلاف قیمت به دست آورند. وجود نرخهای چندگانه در بازار ارز نیز خود مولد تولید رانت و فساد هرچه بیشتر است. تلاش نهاد سیاستگذار جهت پایین نگه داشتن نرخ ارز نتیجهای جز تشکیل صفهای طولانی جلوی صرافیهای عرضهکننده ارز ندارد.در واقع عرضه ارز در نرخی پایینتر از سطح تعادلی در نهایت موجب ایجاد هیجانی تازه در سمت تقاضا میشود و ثبات شکننده کنونی بازار را بر هم میزند. زیرا بازیگران بازار ارز انتظار افزایش قیمتها در آینده را خواهند داشت و درنتیجه هماکنون به بازار ارز وارد شده و با خرید خود افزایش نرخ ارز را محقق میکنند.در اینجاست که نقش مهم انتظارات را به خوبی میتوان مشاهده کرد. اعلام ممنوع ثبت سفارش توسط نهاد سیاستگذار پولی، اثری جز تحریک انتظارت نخواهد داشت. این خبر این حس را به جامعه منتقل میکنند که ذخایر ارزی بانک مرکزی خالی است وتوان مدیریت نرخ ارز تحلیل رفته است. یعنی رساندن این سیگنال به جامعه که در شرایط کنونی تهیه و تامین منابع دلاری برای بانک مرکزی مشکل است؛ با این تفاسیر به نظر میرسد اعلام اینکه تجارت خارجی کشور را کمکم به سمت یورو انگلیس، ین ژاپن و… ببریم نیز در همین راستا است.آنچه بدیهی به نظر میرسد این است که اگر در زمینه تامین منابع دلاری محدودیت نداشتیم با توجه به ریسک پایین نگهداری این واحد پولی و کم بودن هزینه تبدیل آن به سایر واحدهای پولی، دلار بهترین گزینه ممکن برای تجارت و مبادلاتمان با دیگر کشورها است. اما وجود محدودیت این حس را به تقاضاکنندگان منتقل میکند که آینده بازار دلار نامطمئن است و درنتیجه تقاضاکنندگان دلار برای اینکه در آینده دچار مشکل نشوند ترجیح میدهند که با خرید و فروش دلار ریسک و هزینههای نااطمینانی آینده را برای خود کاهش دهند. البته انگیزه کسب سود از این انتظارات نخستین عکسالعملی خواهد بود که میتوان در این بازار مشاهده کرد. افزایش تقاضا برای مسافرتهای آینده، افزایش تقاضای واردات به علت ایام عید و بسیاری دیگر از عوامل میتوانند باعث افزایش قیمت ارز شوند ولی این روند در سالیان گذشته نیز بر اقتصاد ایران حاکم بوده است و لذا مدیریت درست بر این بازار همیشه حیاتی به نظر میرسد و مدیریت درست نیازمند به کارگیری سیاستهای درست است.بازار امروز ارز نتیجه سیاستهای غلطی است که نهاد سیاستگذار پولی در سالیان گذشته پیش گرفته و با دخالتهای نادرست خود و درجهت بعضی منافع دیگر به دستکاری بازار پرداخته است. باید به خرد جامعه و کارکرد بازار و تعاملات بازیگران اقتصادی و انگیزههای آنان احترام گذاشت و با درنظر گرفتن آنها، ابزارهای صحیح را درجهت اعمال سیاستهای درست به کاربرد.افزایش نرخ ارز در بازار آزاد در کنار چشمانداز منفی از آینده تحریم، محدودیت درآمدهای ارزی و ذخایر ارزی کشور، گسترش فضای رانت در پی فاصله گرفتن نرخ بازار از نرخ رسمی ارز، اقتصاد را به سمت یک بحران ارزی هدایت میکند، افزایش فشارهای تورمی و کمرنگ شدن تاثیرگذاری اظهارنظرات مقامات مسوول بر انتظارات فعالان نیز در این مورد تاثیرگذار هستند. میتوان گفت که شرایط موجود نیز بسیار متفاوت از دورههای قبل نیست. پایین بودن بازدهی طرحهای تولیدی و در نتیجه کاهش سرمایهگذاریها به علت فضای نامناسب کسب و کار، پایین بودن نرخ سود بانکی و همچنین رکود در بخش ساختمان و کافی نبودن منابع دولت در عرضه ارز، انتظارات فعالین اقتصادی از کسب سود بالا ناشی از افزایش قیمت ارز باعث شده تا منابع به سمت بازار ارز روانه شوند و در نتیجه شاهد افزایش قیمت در بازار ارز باشیم و متاسفانه همانند دههای گذشته سیاستگذاران همواره بدون دانش کافی از شرایط حاکم بر اقتصاد تصمیم گرفتهاند و درنهایت به وجود آمدن شرایط بد را جدای از تصمیمات خود دانسته و در راستای یافتن مقصرین این اجازه را به خود داده که دست به دخالت در بازار بزنند و با نفی آزادی دیگران بر بیشتر شدن بحرانهای موجود دامن بزنند. لذا تا زمانی که دولت و بانک مرکزی راه درست سیاستگذاری را ندانند بحرانهای ارزی و به دنبال آن تورم همواره در کمین بوده و با یک خبر یا تلنگر بازار آشفته خواهد شد.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،توقف روند کاهشی دلار و سرعت گرفتن رشد یورو حکایت از چرخش سیاستها در بازار ارز دارند. چرخشی که از نظر بسیاری از فعالان برای خلوت شدن صفهای ارزی صورت گرفته است. با این حال، سه رشد پیاپی دلار در روزهای اخیر به اندازهای نبوده است که صف نشینان را به عقبنشینی وادارد و فاصلهای که میان این ارز با بازارهای همسایه وجود داشت، یکی از دلایلی بود که انگیزه برای خرید را بالا میبرد. در روز رشد بهای دلار، سکه تمام بهار آزادی نیز با ۲ هزار تومان افزایش به قیمت یک میلیون و ۵۹۰ هزار تومان رسید. برخی فعالان نزدیک شدن به روز مادر را از عواملی دانستند که میزان تقاضا در بازار سکه را بالا برده است. البته در حراج بانک کارگشایی قیمت سکه زیر مرز یک میلیون و ۵۹۰ هزار تومان معامله شد ولی در بازار آزاد با توجه به افزایش تقاضا میزان عرضه کاهش یافته بود و همین موضوع موجب میشد که افراد عادی ناچار شوند با قیمتهای بالاتری اقدام به تهیه این فلز گرانبها کنند.
۱۲۸ تومان رشد یورو طی ۲ روز
در پنجمین روز هفته، یورو یک بار دیگر رشد بیشتری را نسبت به دلار تجربه کرد. روز چهارشنبه، یورو با ۶۷ تومان افزایش بر تابلوی صرافیهای منتخب ۵ هزار و ۶۲۹ تومان قیمت خورد. این در حالی بود که افزایش دلار نسبت به چهارمین روز هفته محدودتر شد و این ارز با افزایش ۱۴ تومانی به قیمت ۴ هزار و ۴۹۸ تومان رسید. روز سهشنبه، دلار بر تابلوی صرافیهای منتخب با ۲۰ تومان افزایش به قیمت ۴ هزار و ۴۸۴ تومان رسیده بود. این در حالی بود که در همان روز ارز اروپایی ۶۱ تومان افزایش را تجربه و به قیمت ۵ هزار و ۵۶۲ تومان رسیده بود. به این ترتیب، یورو در روز متوالی ۱۲۸ تومان افزایش پیدا کرد. در مقابل، دلار نیز در این ۲ روز، ۳۴ تومان رشد یافت.به نوشته دنیای اقتصاد، تغییر روند قیمتها میتواند نشاندهنده آن باشد که بازارساز در پی آن است که روند فعلی بازار را اصلاح کند و با تعدیل قیمت در راستای خلوت کردن صفهای ارزی گام بردارد. هر چند بخشی از رشد یورو ناشی از تقویت آن در بازارهای جهانی در برابر دلار بود. با وجود تعدیل قیمتها، میزان افزایش کنونی به اندازهای نبوده است که صفهای ارزی را عقب براند و روز چهارشنبه همچنان افراد زیادی در این صفها بهدنبال تهیه دلار بودند. عده زیادی از متقاضیان از شهرهای اطراف برای تهیه دلار آمده بودند و گروهی حتی عنوان میکردند که از بامداد روز سهشنبه خود را به میدان فردوسی رسانده بودند. حتی مشاهدات نشاندهنده آن بود که ساعت ۷ بعدازظهر روز سهشنبه در منطقه صادقیه عده زیادی همچنان در صف ایستاده بودند. عده زیادی در بازار عنوان میکنند که با وجود قرار گرفتن در صفها موفق به تهیه دلار نشدهاند. در این شرایط، برخی در ازای ایستادن در صف و تهیه دلار برای دیگران هزینههایی بالای ۱۰۰ هزار تومان را دریافت میکنند. این در حالی است که هم زمان برخی از صرافیها تمایل چندانی به عرضه ارز مداخلهای ندارند. به گفته یکی از این افراد، ایجاد نظم و پرداخت دلار به افراد زیاد و کسب سود ۵ تومانی به ازای هر دلار برای او وسوسهانگیز نیست. این صراف عنوان میکرد که بیشتر ترجیح میدهد معاملات حوالهای را انجام دهد. دیروز نرخ حواله دلار مانند روزهای گذشته در بازار تهران بالای ۴هزار و ۷۰۰ تومان بود. دلالان نیز روز چهارشنبه در بازار غیررسمی بالای ۴ هزار و ۷۵۰ تومان معامله میشد.